دیدار با عثمان رحمنزاده موسس باغ موزه و نمایشگاه مردمشناسی بوکان؛ آرزوهای بزرگ «پدر ژپتو»
سیروان محمودی (عثمان)
مردم روستای ناچیت، شهرستان بوکان سوم مهرماه امسال شاهد افتتاحیه یک باغ موزه و نمایشگاه مردمشناسی بودند. حاصل زحمات
۳۶ ساله مردی که زندگیاش را وقف معرفی آداب و رسوم کردها کرده است. عثمان رحمنزاده سالهاست که براساس نمادها و
خرده فرهنگهای بومی منطقه بوکان مجسمه، پیکر، ماکت و… میسازد و با عشقی که به تاریخ و فرهنگ کردستان دارد، با دمیدن روح و جان در آنها، میراث فرهنگی کردستان را برای نسلها زنده نگه داشته است. او به دلیل نوع کارهایش نزد مردم به «پدر ژپتو» معروف شده است. برگزاری نمایشگاه مردمشناسی رحمنزاده و فعالیت ۳۶ سالهاش در عرصه فرهنگ و انتقال معنا و نشانههای آن به جامعه امروزی و نسلهای آینده، نمودی از یک فعالیت فرهنگی و اجتماعی است که برای بقای فرهنگ کردستان حائز اهمیت است. به قول «مایرس»، فرهنگ آن چیزی است که از گذشته آدمی به جای مانده است و بر اکنون و آینده او تاثیر میگذارد. یعنی همان کاری که عثمان رحمنزاده هم با وجود نداشتن تحصیلات و ندیدن هیچ آموزشی، به خوبی از پس آن برآمده است. اینجاست که باید از دانشگاهها و مراکز علمی شهرهای کردنشین و همچنین از اساتید و فارغالتحصیلان رشتههای جامعهشناسی، مردمشناسی و… آن پرسید که جایگاه، رسالت و نقش شما چیست؟ معرفی کارها و نگاه کسانی چون عثمان رحمنزاده شاید گام کوچکی باشد برای معرفی حرکتهای موثر فرهنگی در مناطق ایران که شاید از دیده رسانهها دور بماند. گفتوگوی زیر با همکاری آقای «اهون سعیدی» انجام گرفته که از ایشان سپاسگزاریم.
ایده تاسیس باغموزه و نمایشگاه مردمشناسی کردستان چگونه در ذهن شما شکل گرفت. آیا نزد کسی آموزش دیده بودید؟
در مورد ساخت پیکر و ماکتهای آداب و رسوم فرهنگی کردستان، نزد کسی تلمذ نکردم و دوره آموزشی خاصی در این ارتباط هم نگذراندهام و درواقع هیچ کسی این ایده را به من پیشنهاد نداده بود. مدرسه هم نرفتهام و تحصیلاتی ندارم. از ۳۶ سال قبل، در این حوزه شروع به کار کردم و به جز اعضای خانوادهام یا کسانی که به منزلم رفت و آمد داشتند، کسی از فعالیتم در این حوزه خبر نداشت. از زمانی که خواستم آداب و رسوم فرهنگی-اجتماعی کردستان را با مصالح و متریالی مانند چوب، گل، سنگ و… به صورت ماکت و مدل بسازم، همه مدام میگفتند این کار شدنی نیست و نمیتوانی آن را به سرانجام برسانی. اما من از همان ابتدا باور داشتم که این کار شدنی است. همیشه تصویر ذهنیام این بود روزی موفق خواهم شد که نمایشگاهی باشکوه از آداب و رسوم مردم کردستان را برپا کنم و مردم از آن استقبال کنند. اکنون که توانستهام پروژهام را به پایان برسانم و در قالب یک نمایشگاه مردمشناسی برپا کنم، نتیجه این باور و پشتکار را دیدهام. البته باید تاکید کنم این نمایشگاه متعلق به من نیست، بلکه افتخاری برای کردستان و ایران است.
چه عوامل یا شرایطی باعث ترغیب شما در این راه شد؟
از بچگی عادت داشتم در هر وضعیت و شرایطی با چوب، سنگ و گل و… شیء یا چیزی بسازم. از ترکیب مواد و متریالی که در دسترسم بود، آدمک و… درست میکردم. احساس میکنم به صورت غریزی این حس با من بوده است. طی این ۳۶ سال هم کار را با وجود اینکه متاهل بودم و فرزند کوچک داشتم و… اما تا جایی که وقت داشتم حتی یک دقیقه، یک ساعت یا یک روز، به اتاق کوچک کارم میرفتم و شروع به ساخت این مدل و ماکتها میکردم.
برای ساخت ماکتها در قالب مجسمه و پیکرهای کوچک، از چه چیزها یا کسانی الهام یا الگو گرفتهاید؟
بیشتر ماکت یا مجسمه و پیکرهایی را که در نمایشگاه به عنوان آداب و رسوم فرهنگی به عرصه نمایش گذاشتهام، خودم دیدهام و جزئی از فرهنگ زندگیام و جامعهام بودهاند و با آنها بزرگ شدهام. حتی آسیاب آبی که در نمایشگاه به نمایش گذاشتهام، خودم قبلا درست کردهام و با آن کار کردم. پدرم آسیاببان بود به همین دلیل کاملا با آن آشنا هستم و الان هم میتوانم با همان سبک سنتی درست کنم و با آن آسیاب انجام دهم. تمام ریزهکاریهای قدیمی از آداب و رسوم فرهنگی گرفته تا فعالیتهای کشاورزی، تفریحی، اعیاد و جشنها و مراسم و … را میتوانم تصور و تجسم کنم. همه آنها برای من زندهاند چون با آنها زندگی میکنم. بعضی از آداب و رسوم یا مقولات فرهنگی که نمیدانستم یا فراموش کرده بودم را از افراد مسن و باتجربه میپرسیدم. ولی اکثر فعالیت و آثاری که در این نمایشگاه مشاهده میکنید حاصل تجربههای شخصیام است. نحوه کار هم به این صورت بوده که قبل از اقدام به ساخت آنها، در ذهنم تجسم میکردم بهطوری که جلوی دیدگانم ظاهر میشدند و در مرحله بعد اقدام به ساخت آنها میکردم.
نمایشگاه مردمشناسی و باغ موزهای که برپا کردهاید معرف آداب و رسوم فرهنگی کدام شهرها و مناطق کردستان است؟
بیشتر آیین و فرهنگ مردم منطقه موکریان (بوکان، مهاباد، سردشت، اشنویه و پیرانشهر و…) را نمایندگی میکند. همچنین بخشی از آداب و رسوم فرهنگی منطقه اورامانات را هم به نمایش گذاشتهام. در آینده امید دارم که نمایشگاه را وسعت ببخشم و فضای بیشتری را به آن اختصاص دهم و بتوانم رسومات فرهنگی دیگر مناطق کردستان را هم به عرصه نمایش بگذارم.
برای فعالیتهایتان از سازمانهای دولتی هم کمک گرفتهاید؟ نوع تعاملشان با شما چگونه بوده است؟
واقعیت این است که هیچ کسی به من کمکی نکرده و حمایت خاصی نشدهام. چندین سال است که به صدا و سیما، فرمانداری و شهرداری بوکان و به روزنامهها و نماینده مجلس هم پیشنهاد دادهام با کمک و همیاری همدیگر بتوانیم نمایشگاه را برپا کنیم اما پاسخ مثبتی از آنها دریافت نکردهام. امسال هم خودم با کمک برخی از دوستان و مالکان باغ، نمایشگاه را برپا کردیم. سال گذشته نمایشگاه را در چادرها برگزار کردم که به دلیل وقوع سیل و آبگرفتگی چادرها و خراب شدن آنها، متوقف شد. اما از فروردین ماه امسال با کمک پسرهایم شروع به برپایی این نمایشگاه کردیم و تا جایی که توان مالی داشتیم سعی کردیم مجموعه فعلیمان را آماده کنیم.
به نظر شما در نمایشگاهی که برگزار کردید، کدام آداب و رسوم فرهنگی کردستان را به نمایش نگذاشتید و از قلم افتاده است؟
اگر ۵۰ سال دیگر هم فعالیت کنم باز هم عقیده دارم هنوز اول راه ایستادهام. جای فعالیت و کار در این حوزه فراوان است و تمام شدنی نیست. این کار پروژهای نیست که ظرف مدت خاصی و صرفا با برگزاری نمایشگاه به اتمام برسد. فرهنگ کردستان غنی است. در هر منطقهای آنقدر آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی خاص وجود دارد که این پروژه تمام شدنی نیست و باز هم جای کار دارد.
با این توضیح حتما برای آینده برنامههای دیگری هم دارید. پروژهای را که شروع کردید قصد دارید به کجا برسد؟
قصد دارم فعالیتم را در این حوزه گسترش دهم و وسعت ببخشم. باز هم به سراسر مناطق کردستان و ایران سفر خواهم کرد. میخواهم پروژهام را جهانی کنم و از کشورهای دیگر هم برای بازدید نمایشگاه و آثاری را که ساختهام، پذیرایی کنم. سال گذشته هم گروهی از کشور ژاپن برای بازدید از فعالیتهایم به اینجا سفر کرده بودند و گزارشی از فعالیتهایم را ثبت و ضبط کردند.
یکی از نشانههای این وسعت بخشیدن به کارهایتان طبیعتا باید از رهگذر افزایش بازدیدها اتفاق بیفتد. برنامهای برای همکاری با دانشگاهها و موسسات در این زمینه دارید؟
بله حتما. یکی از برنامههای بعدی فعالیتم است. ما باید به فرهنگ و آداب و رسوم فرهنگی- اجتماعی خودمان احترام بگذاریم و آنها را زنده نگه داریم. برای همین باید از هر فرصتی استفاده کنیم.
در مورد ساخت پیکر و ماکتهای آداب و رسوم فرهنگی کردستان، نزد کسی تلمذ نکردم و دوره آموزشی خاصی در این ارتباط هم نگذراندهامو درواقع هیچ کسی این ایده را به من پیشنهاد نداده بود. مدرسه هم نرفتهام از ۳۶ سال قبل، در این حوزه شروع به کار کردم.