دریاچه ای که بعد از ۱۳ هزار سال خشکانده شد!
روزنامه اعتماد نوشت:
در شرایطی که افکار عمومی ایرانیان در خصوص مشکلات دریاچه ارومیه و محو شدن تدریجی آن از نقشه اقلیمی کشور، نگرانیهای جدی دارند، برخی رفتارهای سیاسی در مجلس این ابهام را ایجاد کرده که سرنوشت دریاچه ارومیه نیز قربانی گروکشیهای سیاسی و نگاههای حزبی شود. ۲۵ اردیبهشتماه بود که سید سلمان ذاکر نماینده مردم ارومیه از رای نمایندگان به تحقیق و تفحص از دریاچه ارومیه خبر داد. ذاکر اعلام کرد، مجلس قصد دارد تا تحقیق و تفحصی را در خصوص مشکلات دریاچه ارومیه، هزینهکرد آن و عملکرد کلی ستاد احیای دریاچه آغاز کند. ۲ماه بعد از این اظهارنظر، جلال محمودزاده به عنوان طراح این تحقیق و تفحص ٢١ تیر ماه در گفتوگو با خبرنگاران پارلمانی اعلام کرد: در راستای اجرای ماده ۲۱۲ قانون آییننامه داخلی مجلس، تحقیق و تفحص از نحوه عملکرد مالی ستاد احیای دریاچه ارومیه از بدو تاسیس بررسی خواهد شد. در این طرح عملکرد مالی و اداری ستاد احیای دریاچه ارومیه از بدو تاسیس تاکنون، دریافتیها و نحوه هزینهکرد، سفرهای خارج از کشور، حسابرسیهای مالی طرفین قرارداد ستاد احیا، میزان اعتبار دریافتی از دولت و نحوه هزینهکرد آن، قوانین و بخشنامههای ستاد احیا و… مورد بررسی قرار میگیرد. او اظهار کرد: با به تصویب رسیدن این طرح از پروندههای موجود در دیوان محاسبات کشور و سازمان بازرسی کل کشور و حتی ارگانهای نظارتی در خصوص عملکرد ستاد دریاچه ارومیه نیز استفاده خواهد شد و تیم تحقیقاتی آنها را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
اما همزمان با انتشار خبر آغاز تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه، برخی کارشناسان، نگاه خوشبینانهای به موضوع تحقیق و تفحص نداشتند و اعلام میکردند، نتیجه این تحقیق و تفحص نیز به سرنوشت بسیاری از موارد قبلی تحقیق و تفحصها دچار خواهد شد. یعنی عملا مشخص نخواهد شد چرا دریاچه ارومیه با چنین معضلاتی روبهرو شده است. نمونههایی چون تحقیق و تفحص از صنعت خودروسازی، بانک مرکزی، صنایع سیمان و… که بیسرانجام رها شدند. اما «چرا اغلب تحقیق و تفحصها در مجالس ایران نتایج مناسبی به دنبال نداشتهاند؟» براساس اعلام حاجبابایی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از حدود، ۲۷۰ مورد تحقیق و تفحص در یک دوره، تنها ۶مورد به نتیجه رسیده و راهی قوه قضاییه شدهاند که از این تعداد، حتی یک مورد نیز منتج به صدور حکم در قوه قضاییه نشده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند وجود رویکردهای سیاسی و حزبی دلیل به سرانجام نرسیدن برنامههای تحقیق و تفحص در ایران است، مثلا بعد از اعلام تخلف ۹۲هزار میلیارد تومانی در فولاد مبارکه توسط نمایندگان مجلس، وزیر صمت در گفتوگو با رسانهها اعلام کرد، اکثر مواردی که نمایندگان بر مبنای آن افراد را متهم کردهاند، پایه و اساس ندارد و این هزینهها مبتنی بر ضوابط قانونی انجام شده است. در واقع به نظر میرسد، ریشه اصلی بسیاری از این تحقیق و تفحصها، ضربه وارد کردن به رقبای سیاسی است. الهوردی دهقانی رییس کمیته معدن کمیسیون صنایع و معادن مجلس در همین خصوص با اشاره به اینکه چرا تحقیق و تفحصها به نتیجه نمیرسند، میگوید: «تحقیق و تفحص به این معنا نیست که یک نفر را بگیریم، ببندیم و متهم کنیم. تحقیق و تفحص برای این است که در خصوص موضوعی که شائبه در خصوص آن وجود دارد، بررسی صورت گیرد، اگر تخلفی وجود دارد با متخلفان برخورد شود، اگر تلاشی صورت گرفته، تشکر صورت گیرد و اگر موانعی وجود دارد، برطرف شوند.» او ادامه داد: «از سوی دیگر باید توجه داشت، هرچند تحقیق و تفحصها در مجلس صورت میگیرند، اما مجلس تمامکننده کار نیست. مجلس تحقیق و تفحص را تصویب میکند، موضوع بررسی میشود، مسائل و مشکلات احصا میشود و نهایتا با رای مجلس به قوه قضاییه ارجاع داده میشود. یعنی این قوه قضاییه است که رسیدگی نهایی تحقیق و تفحص را انجام میدهد. شواهد را بررسی میکند، مواخذه میکند تا احکام لازم صورت گیرد. اما تا به امروز اقدامات بازدارندهای از تحقیق و تفحصها بیرون نیامده است.» دهقانی تاکید کرد: «اگر مجلس اختیار داشت تا براساس یافتههای تحقیق و تفحص دادگاهی را تشکیل دهد، متخلفان را دادگاهی کند و متناسب با جرم، حکم صادر کند، وضعیت دیگری حاکم بود. اما اینجا پرونده نهایی به قوه دیگری تحویل داده میشود. ضمن اینکه تحقیق و تفحص اطلاعات خامی است که یافته شده و مرجع قضایی آنها را بررسی میکند.
دیوان محاسبات به بحث ورود میکند
نخستین تلاشها برای سر درآوردن از فعالیتهای ستاد احیای دریاچه ارومیه به سال۹۹ باز میگردد. زمانی که برخی فعالان حوزه محیط زیست نسبت به هزینهکرد بودجه این بخش ابهاماتی را مطرح کرده بودند. در شرایطی که انتقادها نسبت به عملکرد کلی ستاد دریاچه ارومیه هر روز ابعاد و زوایای بیشتری پیدا میکرد، در سال ۹۹ رییس دیوان محاسبات کشور از ارسال یک هیات ویژه حسابرسی برای نحوه هزینهکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه خبر داد اما با گذشت ایام و بهرغم پیگیریهای فعالان حوزه محیط زیست هرگز گزارشی در خصوص این هزینهکردها منتشر نشدند. این روند ادامه داشت تا اینکه در پاییز سال ۱۴۰۰ نیز دوباره دادستان دیوان محاسبات کشور از ورود دیوان محاسبات به نحوه عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه خبر داد. بهرغم این ورود باز هم گزارشی در خصوص عملکردها ارایه نشدند. این روند ادامه داشت تا اینکه در بهار ۱۴۰۱ اینبار سازمان کل بازرسی کشور، بازرسی آذربایجان غربی را مکلف به بررسی عملکرد ارگانهای ذیربط در احیای دریاچه ارومیه کرد. بهار ۱۴۰۱ به پایان رسید و تابستان ۱۴۰۱ نیز در حال اتمام است، اما هنوز مشخص نشده است، آیا تخلفی در ستاد احیای دریاچه ارومیه به وقوع پیوسته یا این بررسیها و اتهامات ناشی از رویکردهای سیاسی و جناحی است.
نقش دولت سیزدهم در مشکلات
دریاچه ارومیه
هرچند نمایندگان اصولگرای مجلس تلاش میکنند توپ مشکلات را به زمین دولت قبلی بیندازند، اما به نظر میرسد بخشی از مشکلات موجود در دریاچه ارومیه ناشی از مشکلاتی است که دولت سیزدهم ایجاد کرده است. مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه به عنوان چهرهای که از سال ۹۲ از نزدیک در جریان روند احیای دریاچه بوده است، درباره نقش دولت سیزدهم در مشکلات امروز دریاچه ارومیه میگوید: «زمانی ما به عنوان متولی برنامهریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه به رییس ستاد یعنی معاون اول رییسجمهوری نامه زده و درخواست تزریق حقابه دریاچه ارومیه را طرح میکنیم. آقای مخبر هم موضوع را برای پیگیری به وزارتخانههای مرتبط ارجاع میدهند. اما وزارتخانههای مربوطه طی هشت ماه گذشته پاسخی به درخواستها و پرسشهای ستاد احیا ندادهاند. هرچند از منظر قانونی ما موظف به طراحی فرآیند احیا هستیم، اما سایر دستگاههای اجرایی مانند وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و… به عنوان نهادهای اجرایی وظایفی دارند که باید اجرا کنند. مثلا براساس قانون، قرار بود رهاسازی آب سدها در بهمن و اسفند ۱۴۰۰ انجام شود تا نهایتا در فروردین ۱۴۰۱ همه حقابههای سد تزریق و در مردادماه دریاچه ارومیه در وضعیت نسبتا نرمالی قرار بگیرد.» او یادآور میشود: «متاسفانه به این ضرورتها بیتوجهی شده است. معاون اول رییسجمهوری بیش از ۱۵ درخواست را به وزرای مربوطه ارجاع دادهاند، اما وزرا هیچ اقدامی نکردهاند. وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی، همچنین سازمان محیطزیست توجهی به تکالیف قانونی خود نداشتهاند.» این مقام مسوول میگوید: «دولت باید تصمیم بگیرد که آیا احیای دریاچه ارومیه برایش مهم است یا نه و از آن مهمتر، آیا اعتقادی به همکاری تشکیلاتی با ستاد احیا دارد یا نه. دولت در شرایطی نسبت به تامین حقابهها همکاری لازم را نداشته که براساس قانونهای بالادستی اولویت اول، تامین آب شرب؛ اولویت دوم، نیازهای زیستمحیطی و اولویت سوم تامین آب مورد نیاز کشاورزی است. اما متاسفانه با فشار نمایندگان مجلس و برخی دستهای نامرئی، حقابههای زیستمحیطی به نفع بخش کشاورزی تخصیص داده شده است.»
تجریشی در حالی مجموعه مشکلات را به مسائل اجرایی کلان مرتبط میداند که بر اساس تحلیل برخی کارشناسان، ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز طی سالهای گذشته با وجود استفاده از بودجههای هنگفت داخلی و بینالمللی عملکرد مناسبی در امر احیا نداشته است. براساس استدلال کارشناسان، پرآب شدن دریاچه ارومیه طی سالهای ۹۵ و ۹۶ به دلیل افزایش بارش باران و ترسالی بوده، نه عملکرد مطلوب ستاد احیا. تجریشی در پاسخ به این ابهامات میگوید: «خوب است وضعیت بارشها در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ با سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ مقایسه شود. در این دو برهه وضعیت دریاچه ارومیه در دو حالت متضاد قرار داشته است. بر اساس آمارها، حجم بارشها در سالهای ۹۵ و ۹۶ با سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ تفاوتی نداشته است، اما در سالهای ۹۵ و ۹۶ تراز دریاچه ۱۶ سانتیمتر افزایش پیدا کرده، ولی با همین میزان بارش در سال جاری، تراز دریاچه به منفی ۶ سانتیمتر رسیده است؛ یعنی ۲۲ سانتیمتر تفاوت در سطح دریاچه. ۲۲ سانتیمتر برای کاهش سطح دریاچه ارومیه عدد بالایی است. در حقیقت، این اعداد حاکی از آن است که در زمان دولت روحانی اقدامات مطلوبی صورت گرفته که باعث افزایش سطح دریاچه شده و در نقطه مقابل اقدامات دولت سیزدهم باعث کاهش سطح دریاچه یا خشکی آن شده است.» باید دید سرانجام این بررسیها و تفحصها چه خواهد شد؟ آیا نهایتا مردم و افکار عمومی متوجه خواهند شد در این ستاد چه گذشته و از آن مهمتر آیا راهکاری برای احیای دریاچه ارومیه در بطن این جهتگیریهای سیاسی پیدا خواهد شد یا نه؟
بنا بر اعلام رسمی دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه؛ تاکنون ۱۵ هزار میلیارد تومان برای اجرای پروژههای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده، ضمن اینکه ژاپن نیز هر سال ۱میلیون دلار به ستاد احیا کمک کرده است. اما هر روز حجم و وسعت دریاچه ارومیه بیشتر آب میرود و مشخص نیست این پولها کجا صرف شدهاند؟
اکنون در تابستان ١۴٠١ بخش جنوبی دریاچه خشک شده و پیشبینی میشود تا اواخر مهرماه سال جاری، این بخش از دریاچه بهطور کامل از بین برود. در حالی که قرار بود سال ١۴٠۴ دریاچه به سطح تراز اکولوژیک برسد!! این وضعیت نشان از بازگشت دریاچه، به روزهای بحرانی زمان تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه دارد.
اخیرا هم دولت سیزدهم، ۵۰۵ میلیارد تومان دیگر برای اتمام پروژههای نیمهتمام احیای دریاچه ارومیه تصویب کرده و براساس وعده دولت جدید وعده احیای دریاچه تا سال ۱۴۰۷ تمدید شده است!
گروه اجتماعی
با افشای رقم هزینهکرد ۵۷۰۰ میلیارد تومانی ستاد احیای دریاچه ارومیه و ابهام در اثرگذاری این رقم کلان برای احیای بزرگترین دریاچه داخلی ایران آنهم در حالی که امروز فقط کمتر از ۹۸۰ کیلومتر مربع از دومین دریاچه شور دنیا باقی مانده و پیشبینی میشود تا پایان تابستان حتی احیای آنهم غیر ممکن شده و دریاچه ارومیه به خاطرهای در ذهنها تبدیل شود، تحقیق و تفحص مجلس از ستاد احیای دریاچه جدیتر موضوعیت بیشتری پیدا کرده چنانکه طبق گفته سمیه رفیعی؛ رییس فراکسیون محیط زیست مجلس، در حال حاضر گزارشهای ارسالی دیوان محاسبات درباره هزینههای انجامشده برای احیای دریاچه ارومیه در حال بررسی است.
دو روز قبل، رفیعی در گفتوگو با ایلنا گفت: «عمده هزینهها صرف مطالعات تکراری و بیحاصل شد و بعضی از اسناد این هزینهها هم ناموجود است. در عمل آنچه باید رخ میداد، رخ نداد. به گفته رییس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه ۸۵ درصد از دلایل وضعیت کنونی دریاچه ارومیه مربوط به دخالتهای انسانی بوده و تنها ۱۵ درصد آن ناشی از تغییر اقلیم بوده و نه تنها حفاظتی رخ نداد بلکه تخریبها بیشتر شد و تصمیمگیریهای غلطی شامل برداشتهای غیرمجاز برای توسعه کشاورزی و تغییر نوع کشت رخ داد. ایجاد برخی تاسیسات مرتبط با دریاچه مانند پل میانگذری که در داخل دریاچه احداث کردند و با فقدان استانداردهای لازم مانع از چرخش هیدرولوژیک آب شدند هم مرگ دریاچه تسریع شد. تصمیمات اشتباهی که وضعیت این دریاچه را به وخامت امروز انداخته، مربوط به امروز و دیروز و یک دولت و دو دولت نیست بلکه در یک فرآیند زمانی و با یک انفعال نظارتی از سوی سازمان محیط زیست و سایر دستگاههای نظارتی این وضعیت رخ داده است. تحقیق و تفحص در رابطه با دریاچه ارومیه از این منظر است که ببینیم با شعار احیای این دریاچه و تشکیلاتی که ایجاد شد با صرف هزینههای قابل توجه، چند درصد از اهداف تعریفشده محقق شد.»
رفیعی چندی قبل هم در توضیح آخرین وضعیت دریاچه ارومیه اعلام کرده بود: «ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۹۴ در پی خشک شدن وسیع بخشهای جنوبی دریاچه ارومیه تشکیل شد که در آن زمان سطح تراز آب این دریاچه به ۱۲۷۰.۰۴ رسیده بود. از زمان تشکیل این ستاد اعتبارات هزینهشده ۵۷۳۰۶ میلیارد ریال بوده است که این میزان اعتبار به ارزش سال ۱۴۰۰ با محاسبه نرخ تسعیر دلار و نرخ تورم، معادل بیش از ۱۵۰ هزار میلیارد ریال بوده است. بر اساس نتایج مطالعاتی که برای دریاچه ارومیه انجام شده و برابر اعلام رییس ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۸ درصد علت خشک شدن تالاب، تغییر اقلیم و ۸۲ درصد به دلیل مدیریت غلط منابع آبی حوضه آبریز بوده است. روند نزولی سطح تراز دریاچه ارومیه از سال ۱۳۷۴ آغاز شد و سطح تراز آب دریاچه طی ۲۰ سال، ۸ متر کاهش یافت. طی سالهای گذشته فقط در سالهای پر بارش شاهد افزایش نسبی سطح تراز آب دریاچه ارومیه بودهایم در حالی که قرار بود سطح تراز آب دریاچه ارومیه تا سال ۱۴۰۶ به ۱۲۷۴.۱ برسد اما آخرین سطح تراز دریاچه ارومیه به تاریخ ۱۹ تیرماه ۱۲۷۰.۵۷ است یعنی تنها ۵۳ سانتیمتر از حداقل تراز آبان ۹۴ بالاتر است! بر اساس پیشبینی کارشناسان تا اواخر مهر تبخیر در دریاچه ارومیه ادامه دارد و سطح تراز آب به رقم روز اول شروع پروژه احیای دریاچه ارومیه خواهد رسید و جنوب دریاچه کاملا خشک خواهد شد. باید بررسی شود که بعد از این همه سال عملیات پرهزینه طرح احیای دریاچه ارومیه چقدر و چند درصد از سهم ۸۲ درصدی مدیریت غلط حوضه آبریز اصلاح و بهبود یافته است.» ۲۱ تیر ماه امسال، نمایندگان مجلس با انجام تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه موافقت کردند. درخواست کمیسیون کشاورزی مجلس برای تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه با ۱۸۲ رای موافق آغاز شد و به دنبال تصویب این طرح، ۱۸ محور با مرکزیت روشنگری درباره عملکرد مالی و اجرایی ستاد دریاچه ارومیه از بدو تاسیس تا حال و بررسی چگونگی هزینهکرد اعتبارات ستاد احیای دریاچه ارومیه از اول تا به حال و همچنین دریافتیهای مدیران آن مجموعه در دستور کار نمایندگان مجلس قرار گرفت.
یکی از مهمترین نگرانیهای حامیان طرح تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه، صرفنظر از روشنگریهای مالی و هزینهای، چارهجویی برای نجات این دریاچه است. در همان روزی که طرح تحقیق و تفحص مصوب شد، نماینده مردم تبریز در مجلس در توضیح تبعات و خسارات نابودی دریاچه ارومیه اعلام کرد: «ما تجربه خشک شدن هامون در سیستان و بلوچستان و هورالعظیم در خوزستان را داریم، قرار بود تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه با برنامه نزدیک به ۱۰ ساله به نقطهای برسد که در این نمودار احیای نهایی نامیده شده اما متاسفانه نه تنها در دوره تثبیت بلکه در دوره احیا و احیای نهایی با تغییر محسوسی در تراز اکولوژیک بلکه در تراز هیدرولوژیک هم مواجه نبودیم. ما با خشکی دریاچهای مواجه هستیم که ۷ برابر مساحت تهران تبدیل به بیابان و همچنین شورهزار خواهد شد و این یعنی توفان نمکی و با توفان نمکی ۶۰۰ کیلومتری مواجه خواهیم شد. با افزایش ایستی خاک در وهله اول گیاهان حساس به شوری و نسبتا مقاوم و سپس همه گیاهان مقاوم به شوری از بین خواهد رفت و به مرور زمان کشاورزی نابود خواهد شد و با هر یک توفان نمکی ۵۰۰ سال باید منتظر اصلاح بمانیم؛ تغییر اقلیم محلی، گرم شدن پیرامون و مشکلات بارشی همگی محصول خشکی دریاچه ارومیه است و تاثیر بر اقتصاد و مهاجرت میلیونها انسان به مرکز کشور تبعات بعدی این اتفاق خواهد بود. امیدواریم با احیای دریاچه ارومیه شاهد از بین رفتن مخاطرات سنگین زیستمحیطی باشیم؛ من سیاهنمایی را دوست ندارم و از عملکرد گذشتگان تشکر میکنم اما بدانید احیای دریاچه ارومیه صرفا جلوگیری از حذف دریاچه ارومیه از نقشه ایران نیست بلکه احیای تمدنی است.»
به جریان افتادن طرح تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه در مجلس یازدهم، بهرغم انکار برخی نمایندگان حامی این طرح، البته رنگی از سیاستزدگی هم دارد چرا که بالاخره قرار است منصوبان منتسب به اصلاحطلبان برای پاسخگویی به مجلس اصولگرایان فراخوانده شوند علاوه بر آنکه به گفته سید سلمان ذاکر؛ نماینده مردم ارومیه، یکبار در مجلس هشتم هم طرح تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه مطرح شده اما دو فوریت این طرح رای نیاورده و از دستور کار صحن خارج شده است. حالا البته در شرایط فعلی دریاچه به نظر میرسد حتی اگر تحقیق و تفحص، با قصد زمین زدن مخالفان و با نگاه جناحی به اجرا درآمده، انچه اهمیت دارد، در شرایط فعلی که تداوم کاهش نزولات جوی، دست در دست بسیاری سوءتدبیرها و سیاستگذاریهای رانتی و رابطهای در سنوات گذشته، همه امیدها برای نجات این دریاچه را از بین برده پیدا کردن راهحلی برای باقی مانده بقایای دریاچه است. آنچه مسلم است، شرایط امروز دریاچه ارومیه حتی نسبت به ابتدای امسال هم در وضعیتی به مراتب بدتر قرار گرفته است. فروردین ماه امسال، ایلنا در گزارشی از وضعیت دریاچه نوشت: «دریاچه ارومیه که در سالهای گذشته حداقل ۶ متر عمق داشت اکنون عمق آن به کمتر از یک متر رسیده و از حجم ۳۰ هزار میلیارد متر مکعب آب آن در سال ۱۳۷۵ اکنون تنها ۳ میلیارد مترمکعب باقی مانده است، میزان آرتمیای زنده و با ارزش مالی موجود در هر لیتر از دریاچه ارومیه نیز به صفر رسیده است. تراز دریاچه ارومیه نسبت به زمان مشابه سال گذشته (فروردین ۱۴۰۰) ۶۸ سانتیمتر کاهش داشته و بر اساس آخرین پایش انجام شده، تراز دریاچه ارومیه به ۱۲۷۰.۷۴ سانتیمتر رسیده و این در حالی است که تراز نگین فیروزهای ایران در ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ یعنی در زمان آغاز سال آبی، ۱۲۷۰.۶۵ سانتیمتر بود. وسعت نگین آبی آذربایجان نسبت به زمان مشابه سال ۱۴۰۰، حدود ۱۲۲۶ کیلومتر مربع کاهش داشته با وجود آنکه از ابتدای مهر سال ۹۹ تا ۱۵ اسفند همان سال، ۳۸۴ میلیون متر مکعب آب وارد این دریاچه شده اما از اوایل مهر ۱۴۰۰ تا ۱۵ اسفند همان سال میزان رهاسازی آب در دریاچه ارومیه نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش ۲۵ درصدی داشته چون بیش از یکسال است وزارت نیرو اقدامی برای رهاسازی آب انجام نداده و باید پاسخگوی این موضوع باشد که چرا با وجود مصوبات و بارشهایی که وجود داشته، این رهاسازیها به خوبی انجام نگرفته چنانکه بنا به قول دولت، قرار بود بیش از ۲۰۰ میلیون مترمکعب رهاسازی شود که تنها ۶۰ میلیون مترمکعب یعنی یکسوم قولهایی که برای احیای دریاچه ارومیه داده شده بود، از سد بوکان به دریاچه رهاسازی انجام شده آنهم در حالیکه از زمان آغاز بحران خشکسالی دریاچه ارومیه تاکنون حدود ۹۰ درصد از حجم این دریاچه نابود شده است.» دیروز رییس سازمان حفاظت محیط زیست در توضیح آخرین اقدامات برای احیای دریاچه ارومیه اعلام کرد: «دومین جلسه ستاد احیای دریاچه ارومیه تشکیل شده و صد میلیون مترمکعب آب از تصفیهخانههای شهرهای تبریز و ارومیه رها شده است. مشکل زاب هم که حل شود حتما انتقال ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب از سد کانیسیب انجام میشود. جهاد کشاورزی استان باید تکالیف خود را در زمینه کشتهای جایگزین و کشتهای کمآببر و رهاسازی به موقع آب انجام دهد و وزارت نیرو هم باید حقابه را بر سر تالاب تحویل دهد نه در مسیر.»
چرا دریاچه ارومیه مهم است؟
طبق آنچه در فضای وب نوشته شده «دریاچه ارومیه یک دریاچه شور در شمال غربی ایران است که طبق تقسیمات کشوری، میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار گرفته است. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی ایران است. مساحت این دریاچه در سال ۱۳۷۷ در حدود ۶ هزار کیلومتر مربع بود که در ردیف بیستوپنجمین دریاچه بزرگ دنیا از نظر مساحت قرار میگیرد. دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا است. آب این دریاچه بسیار شور بوده و بیشتر از رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، تلخهرود، گادر، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشده. مهمترین جزایر این دریاچه عبارتند از: جزیره کبودان (قویون داغی)، اشک داغی، آرزو و اسپیر. نام دریاچه ارومیه از نام شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجانغربی گرفته شده است. در گذشته نامهای شور دریا و دریای شاهی نیز برای این دریاچه استفاده میشد. در دهه ۱۹۳۰ میلادی به هنگام سلطنت رضاشاه این دریاچه به دریاچه رضاییه نامگذاری شد. در سال ۱۳۵۷ نام دریاچه به نام پیشین خود، دریاچه ارومیه بازگردانده شد که در زبان ترکی «اورمو گولو» گفته میشود. در زبان پارسی کهن، این دریاچه «چیچست» به معنای درخشنده نامیده شده است. براساس لیست تنوع زیستی پارک ملی دریاچه ارومیه که در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ ارایه شده است پارک ملی دریاچه ارومیه مسکن ۲۰ گونه جلبک، ۳۱۱ گونه گیاه، ۲۲۶ گونه از پرندگان، ۲۷ گونه خزنده و دوزیست و ۲۴ گونه از پستانداران است. این زیستبوم به صورت بینالمللی توسط یونسکو به عنوان منطقه تحت حفاظت به ثبت رسیده و سازمان محیط زیست ایران اکثر نقاط این دریاچه را به عنوان پارک ملی شناسایی کرده است. دریاچه ارومیه در سال ۱۳۵۲ در فهرست پارکهای ملی ایران به ثبت رسید. پارک ملی دریاچه ارومیه، از زیستگاههای طبیعی جانوران در ایران است که با وسعت ۴۶۲۶۰۰ هکتار همچنین یکی از ۹ ذخیرهگاه زیستکره در ایران است. به خاطر شوری بیش از حد دریاچه هیچ نوع ماهی در این دریاچه زندگی نمیکند. با اینحال دریاچه ارومیه یکی از زیستگاههای مهم سختپوست «آرتمیا» شناخته میشود. این سختپوست یکی از منابع اصلی تغذیه پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو به شمار میآید. در اوایل سال ۲۰۱۳ از رییس وقت مرکز مطالعات آرتمیای ارومیه نقل شد که آرتمیا در این دریاچه منقرض شد و در بهمن ۱۳۹۴ رییس مرکز تحقیقات آرتمیای کشور عنوان داشت که بر پایه بررسیها آرتمیای زنده در دریاچه ارومیه وجود ندارد چون با خشکسالی تابستانه این موجودات نابود شدند. این دریاچه از اواسط دهه ۸۰ شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. طرح نجات دریاچه ارومیه، گرانترین پروژه زیستمحیطی ایران است که تا سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه داشته است.»