برای نخستین بار؛ «صلاح الدین آشتی» مترجم مهابادی «نزهة القلوب» را به کردی ترجمه کرد
برای نخستین بار«نزهة القلوب» حمدالله مستوفی توسط مترجم برجسته مهابادی، «صلاح الدین آشتی» به زبان کُردی ترجمه و به همراه مقدمهٔ «نجاتی عبدالله» توسط انتشارات جمال عرفان در سلیمانیه به مدیریت «طه رسول» چاپ و منتشر شد.
اسماعیل شمس در این باره می نویسد: حمدالله مستوفی (۶٨۰- ٧٥٠ق) از تاریخنگاران، جغرافیدانان و مستوفیان اواخر دورهٔ ایلخانان مغول است. او از کاتبان خواجه رشیدالدین فضل الله، وزیر ایلخانان و نویسندهٔ جامع التواریخ بود و آداب نگارش تاریخ را از او فرا گرفت. نخستین تالیف حمدالله، تاریخ گزیده است.او این کتاب را در ۷۳۰ق به نام غیاثالدین محمد، پسر خواجه رشیدالدین فضلالله، تألیف و به او اهدا کرد. حمدالله در کتاب ظفرنامه محتوای تاریخ گزیده را با اندکی تغییر در ۷۵ هزار بیت به سبک شاهنامه فردوسی به صورت نظم درآورده و در ۷۳۵ق به اتمام رسانده است.
او اضافه می کند:سومین تالیف حمدالله کتابی جغرافیایی به نام نزهة القلوب است که در سال ۷۴۰ق به زبان فارسی نوشته شده است. مؤلف کتاب را در یک فاتحه (شامل دیباچه و مقدمه) و سه مقاله در یک جلد تنظیم کرده است. در نخستین تصحیح نزهة القلوب که توسط گای لسترنج انجام شد، مقالۀ اول که شامل تکوین موالید ثلاثه معدن و نبات و حیوان و مقاله دوم در ذکر انسان نیامدهاند. کتاب تنها دربرگیرندۀ مقاله سوم است که اختصاص به « صفت بلدان و ولایات و بقاع» دارد و خود به ۴ قسم تقسیم شده است. کاک صلاحالدین آشتی هم تنها همین مقالهٔ سوم را به زبان کُردی ترجمه کرده است و البته باید گفت آنچه در همه جا به نام نزهة القلوب مشهور است، همین مقاله سوم است.
شمس ادامه می دهد: مطالب اصلی کتاب حمدالله که آن را شرح جغرافیای ایران زمین مینامد، در ۲۰ باب با عراق عرب شروع میشود و با گیلان خاتمه می یابد. کردستان موضوع باب دهم است. حمدالله درباره ولایات کردستان مینویسد: «و آن شانزده ولایتست و حدودش به ولایات عراق عرب و خوزستان و عراق عجم و آذربایجان و دیاربکر پیوسته است». این ۱۶ ولایت عبارت بودند از: آلانی، الیشتر، بهار، خفتیان، دربند تاج خاتون، دربند زنگی، دزبیل، دینور، سلطان آباد چمچال، شهر زور، کرمانشاه، کرند و خوشان، کنگاور، مایدشت، هرسین و وسطام(همو، ۱۰۷- ۱۰۹). باید گفت که کردستان مورد نظر حمدالله ولایت کردستان در دورهٔ سلیمانشاه ایوه(مقتول ۶۵۶ق ) است و او اوضاع دیگر شهرهای کُردی را در ذیل عراق عرب، آذربایجان، ارمینیه، روم، عراق عجم، دیار مضر، دیار ربیعه، دیاربکر، لر کوچک و … آورده است. متٲسفانه لسترنج سلیمانشاه ایوه را با سلیمان، برادرزاده سلطان سنجر سلجوقی اشتباه گرفته و این اشتباه او بعدها توسط پژوهشگران تکرار شده است.
او تصریح می کند: به جرٲت میتوان گفت هیچ تاریخنگار فارسیزبانی در دوران بعد از اسلام تا زمان مغولان به اندازهٔ حمدالله مستوفی به کُرد و کردستان نپرداخته است و این موضوع بیش از هرچیز به شغل مستوفیگری او در بخشهایی از کردستان و پس از آن به رابطه نسبی او با کُردان برمیگردد. او در تاریخ گزیده یکی از طوایف ساکن شهر قزوین را حلوانیان میداند و درباره آنها مینویسد:«اصلشان از شهر حلوان[سرپل زهاب امروزی] است. مردمی صاحب جاه و عمل پیشهاند. از ایشان شمس الدین ابوالحارث جد مادری پدرم مدتی والی ری بود و نعمت وافر داشت»(٨۰۱).
گفتنی است؛ «صلاح الدین آشتی»، نویسنده، مترجم و زبان شناس مهابادی سال گذشته نیز به پاس سال ها فعالیت ادبی و فرهنگی در عرصه تالیف و ترجمه جایزه طلایی «ابراهیم احمد» را دریافت کرد.