جامعهفرهنگ و هنر

تراژدی و ماجرای غم انگیز و واقعی عزیز و کبری

جریان غم انگیز و االبته واقعی عزیز و کبری بر می گردد به سال ۱۳۴۲
عزیز اهل روستای ساری قورخان و کبری اهل روستای گوی آغاج تکاب بود.
عزیز از کبری خواستگاری می کند و نامزد می شوند. شش ماه از نامزدی عزیز و کبری گذشته بود که پدر عزیز برای مقدمات عروسی پیش کاک مصطفی پدر کبری می رود و کاک مصطفی بنا به دلایلی مخالفت می کند و خواهان بر هم زدن عروسی می شود.
شنیدن این خبر هم برای عزیز و هم‌کبری ( هر دو عاشق و مجنون هم هستند ) ناراحت کننده است و با این مخالفت شدید چاره ای جز فرار برایشان وجود ندارد.
شب سرد زمستان عزیز و کبری در میان ترس و وحشت و دلهره با هم فرار می کنند.
شب سختی بود و آنها راه را گم کردند و به رودخانه گیوزران نزدیکی روستای گوی آغاج می روند. عزیز برای پیدا کردند راه کبری را مدتی تنها می گذارد و هنگام بازگشت، آنچه که می بیند این است که شدت سرما باعث فوت کبری شده است.
یک عاشق دل شکسته، وحشت زده ، غمگین و پریشان پیش مردم روستا می رود و جریان فوت کبری را تعریف می کند و به آنها می گوید باید جنازه کبری را بیاوریم و دفن کنیم.
مردم روستا او را به پاسگاه روستایی به نام مائین بلاغ در نزدیکی گوی آغاج معرفی می کند و مأمورین پاسگاه او را بازداشت می کنند.
چون پاسگاه بازداشتگاه نداشته است عزیز را در اسلحه خانه نگه می دارند.
شرایط سخت روحی و روانی در کنار اسلحه های مسلح پر از گلوله و همانا خودکشی کردن عزیز

…………………………………….
توضیح اینکه تصویر کبری واقعی نیست و توسط هنرمند بوکانی آقای صابر رشیدی به تصویر کشیده شده است.
داستان عزیز و کبری توسط هنرمند تکابی آقای سید شکرالله سیدی در قالب بیت و حیران منتشر شده است.
این روایت به قلم هنرمند محمود میرزایی در سال ۱۳۹۲ نوشته و به تصویر کشیده می شود ، کلیه دیالوگ های بکار رفته در این اثر بصورت شعر بوده که در نوع خود جذاب می باشد و اوج هنر این هنرمند را نشان می داد.
فیلم محمود میرزایی سال ۱۳۹۲ در شهرستان بوکان به مدت دو هفته اکران عمومی شد ولی در شهر زادگاهش شاهین دژ و نیز شهر تکاب محل فیلم برداری اجازه اکران نیافت .
محمود میرزایی شاعر ، نویسنده و کارگردان بامداد روز ۱۳ فروردین ۱۴۰۱ بر اثر ایست قلبی درگذشت.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا