شور و شوق بوکانی ها از اجرای یک طرح توسط شهرداری ؛ پارک ناڵه شکێنه

خالد شهید الهی

خبر خوشحال کننده سریع دست به دست شد؛ عملیات عمرانی کوه ناڵه شکێنه شروع شد. بالاخره بعد از سال ها انتظار مشتاقان طبیعت و مردم منطقه، کوه ناڵه شکێنه قرار است سروسامانی بگیرد. همان کوهی که استاد حسن زیرک در آوازهایش از آن یاد کرده است و نمادی برای شهر بوکان گشته است.
ناڵه شکێنه زیباست. ناڵه شکێنه بخش جدایی ناپذیر بوکان است. مردمانش سال هاست به آن چشم دوخته اند و رهگذران از دور و نزدیک که به آن می نگرند حسرت این را می خورند که ای کاش می شد از این موقعیت عالی که پروردگار به شهر داده است استفاده ای در خور توجه می شد. می شود این کوه آماده را پارکی جنگلی تبدیل کرد و امکانات رفاهی و خدماتی زیادی را برای بازدیدکنندگان فراهم نمود. نمای شهر از آن بالا بسیار دیدنی است. شهر، مردمانش و دوردست ها را.
تصور کنید هتلی چند ستاره در آن بالا ساخت. مجموعه ای از تفریحات سالم برای خانواده ها. دکه های فروش مواد غذایی و خواروبار. فواره های آب که با نورهایی زیبا زیباتر گشته اند. مسیر راحت پیاده روی از بالا تا پایین کوه. پارکینگ اختصاصی و جادار. چقدر درآمد زایی و چقدر اشتغال ایجاد خواهد شد. فضایی مفرح و شاد. با انتظاماتی منظبط و قوی.
از سال ها قبل دلسوزان مسوول که نمی خواهم نامشان را ببرم(که به کسی بر نخورد که چرا من را نگفتی) در راستای رسیدن مردم شهر به این آرزوی بزرگ، اقداماتی را انجام دادند. بالاخره در این برهه از تاریخ و در زمان مسوولان فعلی با همت دلسوزان( علی الخصوص دکتر ناصح محمد خانی) تحقق آرزو ممکن شد. اقدامات اولیه اجرایی در حال انجام است. شهردار محترم پیش بینی نموده که تا پایان تیر ۱۴۰۲ می شود از اولین فاز این عملیات عمرانی بهره برداری نمود. عملیات به سرعت در حال انجام است .
هنوز به قول معروف چیزی نشده مردم با رفتن به بالای کوه از این طرح بزرگ استقبال کرده اند. شب ها نور چراغ خودروهای سواری که همراه خانواده در حال تردد به بالای کوه هستند هر بیننده ای را خوشحال و مشتاق می کند.
خوشحال از اینکه بالاخره شد! و مشتاق برای رفتن و دیدن از آن بالا. بدون شک مشاهده از بالای کوه و افق دید گسترده تأثیری عمیق بر روح و روان دارد. همراه خانواده نشستن در دامنه کوهی که سال هاست با توست و صحبت کردن لذتی خاص دارد.
اگرچه آشفتگی خاصی در این نوشتار وجود دارد اما شور شوق نوشتن مرا بر آن داشت که بنویسم. از خوشحالی ام. از خوشحالی مردمم. از تحقق آرزوی دیرینه. از اینکه استاد زیرک برایمان از ناڵه شکێنه خواند و ما هر روز بیشتر از دیروز عاشق آهنگش و کوهی می شویم که جسم بی جانش سال هاست در دامن آن آرمیده است. به احترام استاد و تمامی مردمان این دیار وقتی که به آن مکان زیبا رفتیم از همین الان برنامه ای داشته باشیم. برای اینکه آن جا را همیشه جالب و جذاب نگه داریم. آشغال نریزیم. آشغال ها را جمع آوری کنیم. بدون شک ناڵه شکێنه که نماد شهر بوکان بوده است این دفعه دیگر واقعاً معرف شخصیت مردمان شهر نیز خواهد شد. به همت و کمک همدیگر این پروژه ی زیبا را زیباتر نگه داریم.در این فرصت جا دارد از تمامی عزیزانی که از ابتدا تا این مرحله در فکر این آبادانی بوده اند تشکر می نمایم و از پروردگار عالم خواهانم سلامتشان دارد هم خود و هم خانواده هایشان را. کار که میگن یعنی این.
امیدوارم شادی مردم پابرجا بماند و خستگی عزیزان نیز بر تنشان نماند و دعای خیر همگان پشت سرشان. چشم به راهیم فازهای دیگر نیز به همین سرعت انجام شود. به امید روزی که چندان هم دور نیست . تمامی این مجموعه زیبا محلی باشد برای دیدن و استراحت و آسایش مسافران و بازدیدکنندگان.