نویسنده:لقمان توتونچی
پس انقلاب سفیدشاه و ملت به مدد اصلاحات ناقص ارضی مهاجرت ازروستاها به شهرها علی الخصوص کلان شهرهای چون تهران،مشهد، تبریز،اراک و.. شتاب بیشتری برخود گرفت، سیرصعودی مهاجرت ها پس ازانقلاب اسلامی نیز مجددا صورت گرفت،خاصه پس از آغاز جنگ تحمیلی مردم ازمناطق جنگی به مرکز ایران مهاجرت وبیشترین آمار را بخود اختصاص داد، در مناطق شمالغرب کشوری(کوردستان)واقعه مهاجرت اجباری روستا-شهری بدلیل ناامنی ودرگیریهای داخلی رشدچشمگیری داشت بطوریکه شهر بوکان دراین دوران به دلیل دارا بودن پتانسیلهای فراوان برای سکونت مهاجران بیشترین آمار را بخود اختصاص داده وامروزه نیز بعدازتهران به لحاظ وسعت وجمعیت دومین شهرمهاجرپذیرایران است.
بوکان پس از سال۱۳۶۸ به همت معلم اخلاق وادب (مرحوم احمدطه)جایگاه جغرافیای سیاسی آن از بخش-شهرستان تغییروضعیت داده که جایگاه تقسیم بندی سیاسی شهرستان بوکان امکاناتی باوزن،جایگاه وموقعیت درسطح شهرستان رامیطلبید،که در دورهای سوم وچهارم کارهای عمرانی، فرهنگی و…به مدد معلم اخلاق مردم شریف بوکان به حق تاحدود بیشماری ادا گشت،
در دورهای پنجم و هفتم مجلس شورای اسلامی نیز کورس توسعه عمران شهری دربوکان باهمدلی همه گیر مسئولان، دلسوزان و مردمی منجمله شورای دوری دوم بهمراهی وواسطه نمایندی بومی ومحلی دربوکان ازشهرهای همجوارپیش گرفت تا به سال ۱۳۸۶ که براستی بوکان جایگاه شایسته(بوکی موکریان) را میخواست که بدست آورد که دراین وای پیشرفت وتوسعه شهر فرهیختگان سراز پا نمی شناخت..
نمایندگان سیاسی:
مردمان شهرستان بوکان ازدوران پهلوی دوم تا به امروزتجارب سیاسی وانتخاباتی بهمراه کارکردهای عملی مدیریتهای سیاسی رادرکارنامه خودبه نیک داشته ودارند والحق والانصاف سیاسی ترین مردمان شمالغرب کشوری دریکصدی گذشته بوده وهستند..
لاکن در میان این همه تجارب ارزنده هرزگاهی تجاربی بدیوم نیز گریبانگیرمردمان مُکری را فرا گرفته که باید اذعان نمود؛
هرگاه مردمان دیارمکریان احساسی عمل کرده وازاحزاب مرکزنشین خط ونشان گرفته وآنهم به دلیل نداشتن شناخت وآگاهی لازمه وکافیه احزاب مذکور با بافت رنگین کمان قومیتی و طایفه ای در این قطعه از بهشت خدا دادی (بوکان) درایران زمین،روند رشدو توسعه یا ازگرونه برنامه های مسئولان شهرستان علی الخصوص نمایندگان بازایستاده ویا بطور کامل بدست فراموشی سپرده شده است.
بوکان:
شهرستان بوکان جنوبی ترین شهرستان استان آ.غ بادارا بودن پتانسیل های طبیعی وانسانی:
-کشاورزی
-دامپروری
-شاهراه
-مرزی
-آب وهوای کوهستان معتدل
-نخبه ونخبه پروری
-گردشگری و….
می بایست امروز با اندوخته ها و تجارب؛ فراوان سیاسی،اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی همچون نگینی درخشنده دوران که بوده وهست وخواهد ماندبعنوان قطبی اساسی حول محوریت پتانسیل ها با توانمندیهای طبیعی- انسانی به مراتب بهتر ازاین منورو میدرخشید..
آری؛
تاریخ نانوشته مردمان مکریان آشکارا ونهان خاطرها به یادگار حبس در سینه ها بهمراه داشته ودارد که؛ روندرشدوتوسعه درزمان نمایندگان ادوار بهمراهی مسئولان بومی و محلی همواره ادامه داشته وداردولی هرازگاهی؛ نمایندگانی سیاسی با شعارهای بدون ریتم وهارمونی خاص بومی ومحلی که برشهر ومردمان آن استیلا پیدانموده اند وبرمسندقدرت نشیمن فرموده چون به لحاظ فکری وعملی ازجنس مردمان مکری نبوده ونخواهندبود چرخه های توسعه ازحرکت بازایستاد،طرحهای عمرانی فیزیکی،فرهنگی واجتماعی سیری نزولی به خودگرفته..
لزا دراین برهه از زمان که بیش ازیک دهه از آن میگذردبا دارا بودن نماینده ای غیربومی به یدشعارهای بدون ریتم و هارمونی بومی- محلی با مدد مسئولان شهرستانی غافل از این همه خُسران وقصورات سهوی ویا خدای نخواسته تعمدی وارد آمده برمردمان این دیاربه منظوررهایی از سکون وبازگشت حرکت به چرخه های توسعه عمران وآبادانی؛ فیزیکی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی دربوکان،شایسته راهکاری کوتاه، میان وبلندمدت زیر است:
۱-ادامه مشارکت عمومی بعداز انتخابات درتمامی مسائل سطوح شهری وبین شهری
۲- شایسته سالاری عملی نه شعاری
۳-پرهیز از جناح بازی های فرسوده وخسته کننده
۴- ادامه روندرشد وتوسعه طرح های عمرانی؛ فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی علی الخصوص ضلع شرقی بوکان
۵-همدلی مسئولانه با مردم
۶- اجرای ضابطه بجای رابطه
۷-بهره گیری ازپتانسیل های طبیعی؛
-آبیاری دشت رحیم خان- تکانتپه
-صنایع تبدیلی درزمینه های کشاورزی-دامپروری
-دامپروری صنعتی
-توسعه فیزیکی وبهداشتی بازار دواب
-طبیعت گردی
۸-پتانسیل های انسانی؛
(رشد وتوسعه)
– اماکن آموزشی وعلمی
– اماکن گردشگری وفرهنگی
– اماکن تفریحی ورزشی
پتانسیل های مرزی؛
– احداث بازارچه های مرزی
-برپایی همایش ونمایشگاه های صادرات- واردات
-صادرات نامرئی
-گردشگری سلامت
درپایان؛
یادآور خواهم شد که مسائل رشد وطرقی طرح ها وبرنامه های شایسته وبایسته دردیار مُکریان تنها درگُرو و مدد دستان پرتوان مردمان خوب ونجیب بوکانی که رنگین کمانی قومیتی وطایفه ای است که سالیان سال درقطعه ای ازبهشت خدادی با پتانسیلهای طبیعی- انسانی درکنار هم یاروغمخوار یکدگر بوده وخواهندبود میسر گشته وخواهد گشت.
آری؛
خداوندسرنوشت هیچ قوم وملتی راتغییر نخواهد داد
مگرآنکه آنان آنچه را درخودشان است تغییر دهند..!