* خالد حیدری
پروردگار مهربان آن زمان که انسان را آفرید، هدیه ای گرانبها چون زمین نیز به او بخشید، آب و باد و خاک و خورشید را امر به سخاوت فرمود، تا رزق و روزی به وفور مهیا گردد، و به آدمی توان باروری و همدم و همراه عطا کرد تا به هر تعداد که اراده کنند تخم و تَرَکه را درشکل و شمایل و رنگ و نژاد گوناگون پس بیندازند.
و به عشق آدم، به ازای هر موجود که یارای زیست روی زمین بود، زوجی آفرید تا زینت بخش زمین باشند، به نوعی پیچیدگی راز بقا را در سرشت طبیعت به نمایش گذاشتند، و این تلنگری بود تا بنی آدم با به کارگیری عقل و اندیشه در مسیر آگاهی و معرفت گام بردارند.
و آن گاه که قبایل شکل گرفت و دست درازی به حریم و تاراج هم را شروع کردند، ندا آمد : آهای آدمی، با هوشیاری ” آرامش” دنیای خود را بسازید، زیرا آنچه تو را لایق ” اشرف مخلوقات ” میکند، قدرت و ثروت نیست بلکه معرفت و آگاهی توست و آنان که نعمت معرفت را نمی فهمند، ناگزیر در برهوت نفهمی ناکام و سرگردان خواهند ماند.
با این مقدمه کوتاه، کتاب قطور معضل مسکن و موش و گربه بازی قیمت ها را، ورق بزنیم.
یکی از نیازهای اساسی بشر، از انسان اولیه تا امروز بعد از غذا، سر پناه یا مسکن بوده و هست. چالشی که همیشه دغدغه دولت هاست.
افزایش جمعیت جهان و نبردهای خون بار دنیای مدرن که با هدف تخریب و تزلزل اقتصاد، امنیت و آرامش جوامع انجام می شود، از علل به مخاطره افتادن تامین نیازهای اساسی انسان یعنی ” نان و مسکن” در جهان مدرن است.
اما در این شرایط نا پایدار اقتصاد جهانی، که عرصه را مهیای تاخت و تاز نا اهلان کرده، من بوکانی کجای این بازار جهانی ایستاده ام که قیمت ملک اینجا باید با کلان شهرها برابری بکند..؟
آیا در شهرستانی زرخیز مانند بوکان که اگر زرخیز نبود قیمت مسکن و اجاره بها مانند بختک در فضای شهر جولان نمی داد، راهکاری از جنس” افزایش۲۵درصد” اجاره سالانه، مخاطب مشخصی داشت ؟ یا دارد ؟ آیا ساز وکاری جامع تدوین شده که هم تکلیف مستاجر و بنگاه روشن باشد و هم مالکین تمکین کنند؟ آیا نماینده محترم مردم و مسئولین محترم شهر از تمام ظرفیت ها، امتیازات و اختیارات قانونی که دارند برای کنترل افسار مسکن و متعادل نمودن قیمت ها، استفاده می کنند ؟
همه میدانیم بوکان به دلیل شرایط جغرافیایی و موقعیت خاص کوریدور غرب به جنوب ، دارای جذابیتی خاص برای سرمایه گذاران بوده و هست. آیا این شرایط ویژه نمی تواند امتیاز خاصی هم برای دعوت از سرمایه گذاران در بخش مسکن ایجاد کند؟
مثلا پروندۀ قطور طرح تفصیلی شهر، سال هاست از فرمانداری بوکان تا استانداری و وزارت کشور در رفت و آمد بوده و هست، اما هنوز مزین به امضای مقام های مربوطه نشده، و همچنان خانواده های بسیاری از همشهریان، دیده در راه و منتظر آن مُهر و امضای طلایی هستند که دولت مِلک شان را رسمیت ببخشد تا بتوانند از تسهیلات و امکانات شهروندی برخوردار باشند. این بندگان خدا انتظار ندارند برایشان خانه قسطی بسازند، اما انتظار دارند دولت اجازه دهد برای خود خانه ای بسازند، چون دیگر توان پرداخت اجاره را ندارند.
شاید تمام ماجرای الحاق سکونت گاههای غیر رسمی..، این نباشد. و عده ای سود جو و فرصت طلب کیسه ها دوخته باشند. اما الحاق این مناطق به طرح جامع شهر، ضمن اینکه خدمتی اساسی و زیربنایی محسوب میشود، حانواده های بسیاری نیز ازچنگ هیولای رهن و اجاره رها میکند.
بهرحال وقتی ادعای دومین شهر مهاجر پذیر کشور را یدک می کشیم، یعنی شهر رشد جمعیتی داشته، بزرگ و چاق و چله شده، پس مواظب باشیم که بد قواره نشود.
زیرا اگر افسار مسکن و اجاره بها مهار نشود، گرانی و فقر همه لایه های اجتماعی را تخت شعاع قرار خواهد داد. و پدیده های شومی چون، چند شغله بودن نان آورخانه ، بی معنی بودن دوره بازنشستگی، گسترش کودکان کار، کاهش سن اعتیاد و فحشا و … افزایش می یابد و این زنگ خطری خواهد بود برای رشد مشاغل کاذبی که خود منشا جرم و جنایت هستند، و به لحاظ فرهنگی باعث ریزش اصول اخلاقی و آداب و سنت های هزاران ساله ای می شود که اجداد ما نسل به نسل برای تحکیم اعتقادات ملی و دینی این سرزمین تا پای جان، آنرا حفظ و حراست نموده اند.
امروز هیولای تامین مسکن، حتی دهک های متوسط را نیز به حواشی و روستاهای اطراف شهر و عده ای که تحمل حاشیه و پیامدهای آنرا ندارد به دیگر شهرهای استان و حتی کشورهای همجوار کوچ داده. و یکی از دلایل این شرایط، بلااستفاده ماندن زمین های خارج شده از کاربری کشاورزی حواشی طرح تفضیلی شهر است.
بهرحال مَسکن یکی از نمادهای توسعه و پایه های رفاه اجتماعی هر جامعه ای بشمار می آید. و حتمن حمایت همه جانبه دولت ها را می طلبد تا با بهره گیری از داده های واقعی، مسیر ساخت و ساز کلان، با کیفیت و در شان مردم ما را با کمک صاحبان این صنعت هموار کنند. درغیر اینصورت فساد در همه ابعاد این زیرساخت ها لانه گزینی خواهد کرد. فسادی که متاسفانه چهره زشت و کریِه آن را در زلزله هولناک اخیر ترکیه و سوریه مشاهده کردیم که چگونه دلالان با جان و سرمایه مردم بازی میکنند.
*قصه کوتاه کنیم که عمر دراز باد، در جوامع پیشرفته، می بینیم کنترل و تامین مسکن با کمک سیستم کارآمد بانکی با بهره ای ناچیز مهار شده و جواب داده. در حالی که بانک های بیشمار ما ویترینی رنگارنگ از انواع تسهیلات با سود های بالا را دارند، اما کماکان قصه پر غصه آن سیستم بانکی که تمایلی به سرمایه گذاری در بخش مسکن نداشته، ادامه دارد !
و حرف آخر سوالی شیرین اما غیر قابل هضم !!
وقتی در ایران پهناور ما، به قدرکافی معادن سنگ و آهن و انواع فلزات و خاک را داریم و باز به قدر کفایت کارخانه های عظیم تولید مصالح ساختمانی فعال و با ظرفیت بالا وجود دارد و دانشگاهها و دانشکده های مهندسی ، فنی درجه یک با خروجی های بیشمار را داریم، و مهمتر از همه، تقاضای پر تعدادی که برای مسکن در سراسر کشور وجود دارد، چرا عرضه مسکن همیشه لنگان لنگان، افتان و خیزان حتی به نیمه راه توسعه هم نرسیده است ؟