۷تیر سردشت؛ نقش رسانه ها در روایتگری واقع گرایانه و عادلانه
عثمان عباسی، کنشگر رسانه ای در یادداشت پیش رو با اشاره به نقش رسانه ها در قبال فاجعه بمباران شیمیایی سردشت ارائه اطلاعات دقیق و صحیح و روایت حقیقی را لازمه کار می داند و معتقد است؛ بررسی عواقب و تأثیرات بلندمدت بمباران شیمیایی، تحلیل علمی و مصاحبه با متخصصان مختلف و آثار این واقعه برجامعه و محیط زیست باید واکاوی شود و رسانه ها باید ضمن بررسی تعاملات بینالمللی در قبال این فاجعه بر همبستگی و همکاری جهانی در مقابل اینگونه جنایات تأکید کنند.
بمباران شیمیایی ۷تیر سردشت همواره یک رویداد ناگوار و وحشتناکی است که متأسفانه تأثیرات بلندمدت آن از زوایای مختلف هنوز بر روی مردمان و محیط زیست آن دیار پا برجاست.
رسانه ها یکی از ارکان کلیدی هستندکه می توانند در روایت واقع گرایانه و عادلانه آثار و پیامدهای این بمباران نقش بسیار مهمی را ایفا نمایند. این واقعه به طور معمول مستلزم ارائه اطلاعات دقیق، صادق و جامع است تا به جامعه ملی و بینالمللی کمک نماید؛ درک بهتری از این حادثه را بدست آورند.
در این یادداشت کوتاه سعی خواهیم کرد به اهمیت نقش رسانهها در روایت این واقعه از چند زوایه مختلف نگاه اجمالی داشته باشیم؛
شناساندن و اطلاع رسانی دقیق
چند دهه از روی دادن این فاجعه ضد بشری سپری می گردد؛ در روزها و سال های اولیه، بازتاب رسانه ای چندانی در سطح بین المللی از وقوع این بمباران منطقه مسکونی شهروندان عادی پوشش داده نشد و حتی واکنش ها و محکومیت ها هم بسیار اندک و می توان در حد صفر برآورد نمود.
اکنون اگرچه با پیگیری و تلاش شخصیت ها، برخی مسئولان و به ویژه نهادهای مدنی اقداماتی در سطح ملی و بین المللی برای شناسایی و بازتاب قضیه صورت گرفته است امّا هنوز با اطمینان کامل نمی توان گفت که ابعاد و جوانب مختلف به ویژه آسیب ها، پیامدها و اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از تکرارحوادث مشابه آن گونه که شایسته اهمیت این مسأله باید باشد، صورت گرفته است.
در این راستا رسانهها باید سعی نمایند تا با ارائه اطلاعات دقیق و صحیح، روایت حقیقی واقعه بمباران شیمیایی سردشت را به ویژه به مخاطبان، مسئولان و نهادهای ملی و بین المللی منتقل کنند. در این حوزه بررسی دقیق اطلاعات، استناد به منابع قابل اعتماد و درج شواهد قابل تأیید، مستند سازی به ویژه براساس تاریخ شفاهی دقیق و منسجم از اهمیت بالایی برخوردار است.
موازنه و رعایت همه جانبه نگری
رسانهها باید موازنهای منصفانه بین جهات و جوانب مختلف درباره بمباران شیمیایی سردشت را برقرارکنند.آنها باید از طریق انتخاب منابع معتبر و مصاحبه با افراد مختلف و متنوع، نظرات متفاوت را بررسی کنند و تلاش نمایند تا تصویرکاملی از این واقعه را به مخاطبان ارائه نمایند.
اکتفا کردن برخی از رسانه ها و نهادها تنها به منابع واشخاص محدود و همچنین متکی شدن صرف به روایت های رسمی تاکنون یکی از چالش های جدی این حوزه بوده است و در صورت تداوم می تواند آسیب جبران ناپذیری به پروسه شناسایی و بررسی همه جانبه نگری موضوع بزند.
بررسی عواقب و تأثیرات بلندمدت
رسانهها باید به بررسی عواقب و تأثیرات بلندمدت بمباران شیمیایی سردشت پرداخته و از طریق تحلیل علمی و مصاحبه با متخصصان مختلف، آثار این واقعه برجامعه و محیط زیست را مورد واکاوی دقیق قرار دهند.
رسانهها میتوانند با نقل داستانها و شهادت افرادآسیب دیده بمباران شیمیایی سردشت، به مخاطبان کمک کنند تا با دنیای واقعی این افراد مصدوم حادثه آشنا شوند. این روایتها در جای خود میتواند ارتباط انسانی عمیقی بین خوانندگان و آسیب دیدگان ایجاد نماید.
رسانه ها با برگزاری مصاحبهها با آسیب دیدگان و همچنین مردم این دیار همچنین با تأکید براحساسات و عواطف انسانی و نشان دادن درد و رنج آنها موجب تقویت روز افزون همدردی و همبستگی اجتماعی در سطح ملی و بین المللی می شوند.
نقد و بررسی تعاملات بینالمللی
رسانهها باید به بررسی تعاملات بینالمللی در قبال بمباران شیمیایی سردشت بپردازند.آنها قادرند؛ عملکرد کشورها، سیاستهای بینالمللی و تأثیر آنها بر وقوع این حادثه را مورد ارزیابی قرار داده و تأکید کنند که همبستگی و همکاری جهانی در مقابل اینگونه جنایات اهمیت بالایی دارد.
رسانهها میتوانند در قالب گزارشها و مقالات خود به ضرورت پیشگیری از بمبارانهای شیمیایی، سایر سلاح های کشتار جمعی و آموزش جامعه درباره شناخت و شناسایی این نوع حملات اشاره کنند. رسانه ها توانایی برجسته سازی اهمیت سازماندهی جهانی برای ممنوعیت استفاده از سلاحهای شیمیایی و تقویت سازمانهای مدافع حقوق مصدومین و قربابنیان دارند.
رسانهها باید به بررسی و نقد مواضع سیاسی و منافع سیاسی کشورهای که مرتکب جنایت بمباران شیمیایی می شوند پرداخته و با انتشار اطلاعات و تحلیلهای شان بر تأثیرات منفی این حملات، تأکید کنند که بمباران شیمیایی به هیچ عنوان جزو راهحلهای سیاسی و استراتژیک قابل قبول نیست و تنها ممکن است به ظاهر منافع آنی برخی از گروهها و دولت ها را تأمین نماید.
رسانهها با تحلیل و نقد سیاستها و تصمیمات مرتبط با بمباران ها، با منع هرنوع استفاده از گاز شیمیایی و سلاح های کشتار جمعی، باید تأکید کنند که این نوع حملات به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیستند زیرا اصول مسلم حقوق بشر و قوانین بینالمللی را نقض میکنند.آنها میتوانند با افشاگری های رسانه ای شان بر عدم اجازه استفاده از سلاحهای شیمیایی و نیاز به برقراری و ایجاد قوانین بینالمللی قویتر و جدی تر در این زمینه مصرانه پا فشاری نمایند.
رصد و پیگیری مستمر
رسانهها میتوانند در رصد و پیگیری مستمر بمبارانهای شیمیایی در مناطق مختلف جهان، شرایط ناگوار همچنین مصیبت ها و پیامدهای رخ داده برای قربانیان را شفاف به تصویر بکشند. رسانه ها این امکان را دارند که از طریق خبرگزاریها، گزارشگران مستقل و فعالیتهای میدانی، به رصد و افشای این حوادث بپردازند و باعث ایجاد فشار افکارعمومی جهانی برای جلوگیری از تکرار این نوع جنایت های ضد بشری شوند.
با بهرهگیری از این زوایا اشاره شده، رسانهها می توانند نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی و توجه جدی به این مسئله داشته باشند و با تأکید بر عدالت، صلح و امنیت جهانی، به تحقق این اهداف کمک نمایند.
در کل، رسانهها به عنوان نهادی قدرتمند در جامعه، میتوانند از طریق روایت واقع گرایانه و عادلانه بمباران های شیمیایی مثل ۷تیر شهرستان سردشت، ارتقای سطح شعور و وجدان عمومی، ایجاد تحول اجتماعی و فراهم کردن شرایط برای تحقق عدالت و صلح جهانی کمک کنند.
آنها قادرند افکار عمومی را به سمت تحول اجتماعی مثبت گرایانه هدایت کنند و نیروی قدرتمندی را برای تغییرسیاست های هژمونی طلبانه، انحصارگرایانه و قلدرمآبانه ضد حقوق بشری وکرامت انسانی را در سطح جهانی ایجاد نمایند.