اقتصادی
گردش سرمایه های ملی
- لقمان توتونچی
-
فرض درست براین است،افزایش حقوق ودستمزدیک کارگرویک کارمندساده و… باتوجه به تورم چندرقمی فعلی درکشور ۳الی ۴برابرشود.بعبارتی بسیار ساده حداقل دستمزدها وسطح معیشت مردمی بایدبامیانگین تورم موجودهمخوانی عملی داشته باشد،
درصورت افزایش دستمزد،حقوق ومزایایی کارگران وکارمندان ساده بابالارفتن سطح معیشت کُلی جامعه مذکورسواازاینکه هرچه بیشترازآسیبهای اجتماعی که ماحصل وعامل اصلی آن ازفقرروزافزون است،ازبین خواهدرفت. آسیبهای اجتماعی نیز جای خودرابه امنیت وآرامش اجتماعی خواهدسپرد..آنهم به گونه ایکه دراین راستاارزشهای واقعی وانسانی دگرباره جایگزین به حق وشایسته ارزشهای مادی و کاذبِ مستولی امروزِخواهندشد… درصورت اجرای شدن این مهم پاسخی روشن تروقانع کننده ترازپاسخهای مذکور دراین راستابه ذهن خردمندان خطورنخواهدکرد..!
بدین معنی با گردش سرمایه های ملی درمیان دولت وملت که دورکن اصلی ومبرهن هردولت ملت مستقلی درجهان است،سودهای حاصله اجتماعی واقتصادی بیشتروماندگارتردرآینده نچندان دورعایداین جوامع خواهدگشت..
آیاباافزایش حقوق ودستمزدواقعی و بهمراه بالارفتن سطح استانداردزندگی طبقات متوسط ومتوسط به پایین جامعه بارفاهیت وامنیت بخشی به زندگی این قشراعظیم اجتماعی دربیشترهزینه های مصروف وغیرضروردرمقابله باجرایم اقتصادی واجتماعی صرفه جویی وبه حداقل ممکن نخواهدرسید..
طبعاًباافزایش حقوق ودستمزدطبقات مذکوربا،بالارفتن سطح استاندارزندگی مردم بواسطه سرمایه های انسانی ومادی کوچک ولی حقیقی وواقعی جامعه ای سالم دریک سیکل زمانی کوتاه مدت اتوماتیک واربوجود خواهدآمد،آنهم دائمی ونویدبخش برای فرداهای روشن،تنها وتنها بایک اقدام ساده وعملی بنام گردش سرمایه های ملی باعملیاتی شدن تغییراتی هرچندبه ظاهرساده واندک درسطح زندگی طبقات اجتماعی زیردست کشوری…
لاکن درانتها نتیجه ای عظیم ومدت دار رابرای سعادت همگانی درپی خواهدداشت،که شایدبتوان نام آنرادرآتیه ای نزدیک درعبارت
(توسعه پایداری)خلاصه نمود.
ولی درصورت ادامه رونداقتصاد رانتی وبیمارگونه فعلی آنهم درهزاری سوم جهانی تنهابایدمنتظررشدقارچ گونه وبیمارجامعه ای آماری واندک ۴% خودساخته ای باشیم که بدان اشاره شدکه ماحاصل آن چیزی جزئ فقرو فلاکت دسته جمعی،گسلهای طبقاتی بهمراه آسیبهای فراوان انسانی ومادی برای ماایرانیان را به ارمغان نخواهدداشت.
بعبارتی ومتاسفانه؛
امروزه سرمایه های مادی کشورتنهادردست عده ای معدودوفرصت طلب قرارگرفته واین رشدقارچ گونه ۴% است که اقتصادبسته وناسالم رابرای مابه ارمغان آورده وشرایط ساختاری فعلی را شکل بخشیده وبه حقیقت بانی اصلی هرروزه مشکلات ساختاری وعدیده ای دیگری درجامعه ایرانی چشم انتظاراست.
نگون بختانه پیکره مصیبتهاوآسیبهای اجتماعی روزافزون درکنارهزینه های غیرضرورمقابله ظاهری بامسائل،مباحث ومشکلات ساختاری وحاشیه ای غیرحقیقی ولی واقعی کم کم داردسایه های شوم اقتصادی رانتی راباممانعت ازگردش سرمایه های ملی بنفع خویش سواازکم رنگترکردن هرروزه سفره های خالی مردمی به واسطه(اقتصادرانتی)را بوجودمیآورد،داردبعنوان یک ارزش اجتماعی وخرده فرهنگ بنامهای مختلف منجمله(ژن خوب،زرنگی،تیزهوشی و..)بواسطه جامعه ۴% رادرمیان مردم اخلاقمدارایرانی ریشه میگستراند…
درپایان؛
تنهاوتنها بخاطرمنفعت ورشدمافیایی اقتصادرانتی۴%افرادمعلوم الحالی که روزبه روز فربه تر،مستولی تروحاکمتر میگردند،داردتمامی ساختارهای اجتماعی چندصدساله جامعه متمدن وباستانی ایرانی به ورطه تباهی ونابودی کشانده میشود.. دراینجاست که عقل بدان حکم نمیدهد؛
بخاطر یک روسری یک قیصری به آتش کشیده شود..