گلاره یوسف پور
بار سنگین رسیدگی به این افراد و مشکلات آنان نباید تنها برعهده شخص، نهاد یا سازمان خاصی باشد بلکه همگی باید گستره مسئولیت هایمان را وسیع گردانیم و برای داشتن یک زندگی سرشار از آرامش، به فکر توانخواهان نیز باشیم.
در گوشه ای تاریک نشسته است؛ حرف نمی زند، نمی خندد و حتی گریه نمی کند تا مبادا کسی صدایش را بشنود و پی به راز دل شکسته اش ببرد؛ از مردمی که با دید تمسخر به او می نگرند، بیزار است؛ از پشت پنجره به بچه هایی که با شور و شوق مشغول بازی هستند، چشم دوخته و اشک در چشمانش حلقه بسته است. او نقص جسمی یا ذهنی دارد ولی، با همه این مشکلات امید داشته و عاشق زندگی است. البته، منظور ما فقط معلولین مادرزادی نیستند، بلکه ممکن است در اثر حادثه ای دلخراش یا بیماری، فردی سالم هم دیگر نتواند حتی قدمی به تنهایی بردارد و معلول بحساب آید.
در سال ۱۹۹۲ میلادی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل اعلام شد که هر ساله ۳ دسامبر روز جهانی معلولان برگزار می شود. هدف از نامگذاری روز جهانی معلولان، رشد اذهان عمومی درباره مسائل مربوط به معلولیت های مختلف بود.
این وضع به همین منوال طی شد تا در سال ۱۹۹۹ شعاری با مضمون امکان دسترسی برای همه در هزاره جدید برگزیده شد و سرلوحه قرار گرفت. بیش از پانصد میلیون نفر بدلیل نقص در بدن و ذهن خویش از معلولیت رنج می برند. اینان هر کجا که باشند و در هر نقطه ای از دنیا که به سر ببرند، با محدودیت هایی در زندگی مواجه می شوند. در طی بیست سال اخیر کوشش های چشمگیری در شناساندن و معرفی اشخاص معلول به جامعه صورت گرفتند و یکی از مواردی که میتوان از آن بعنوان نقطه عطف نام برد، اعلام سال ۱۹۸۱ میلادی به عنوان سال جهانی معلولین بود که توسط مجمع عمومی سازمان ملل صورت گرفت.
معلول به کسی گفته می شود که بر اثر نقص جسمی یا ذهنی در زندگی و کار دچار مشکل می شود، بطوریکه این اختلال از استقلال فردی، اجتماعی و اقتصادی وی می کاهد. این گروه شامل ناشنوا، نابینا و معلول جسمی، حرکتی و ذهنی هستند. آمار ارائه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی بیان می کند که تا سال ۱۳۷۸، ده درصد از جمعیت جوامع صنعتی و دوازده درصد از جمعیت جوامع رو به توسعه را افراد معلول تشکیل داده و در ایران حدود سه درصد به نوعی دچار معلولیت های جسمی جزئی یا کلی هستند. آنچه در ارتباط با معلولین باید در نظر داشت، این است که ارتباط با آنها باید همراه با احترام بوده و در رفتار با آنان نباید اثری از ترحم باشد.
معلولان باید فرصت داشته باشند تا استعدادهای خود را رشد داده و آن را نه تنها برای خود بلکه برای جامعه بکار گیرند. از شمار این اقدامات میتوان به تهیه وسایل کمک ارتباطی برای ناشنوایان، منابع و مطالب علمی به خط بریل یا نوارهای صوتی برای اشخاصی که دچار اختلالات بینایی هستند و خواندنی هایی که از لحاظ کمی و کیفی باتوان و استعداد افراد کم توان ذهنی مناسب باشند، اشاره کرد.
تفریح و ورزش موجب سلامت جسمی و بهداشت روانی افراد معلول می شود، اما بیشتر این افراد نمی توانند از امکانات تفریحی موجود در سطح جامعه استفاده مناسب کنند، چرا که محیط های تفریحی با شرایط فیزیکی و بدنی معلولان متناسب نیستند. پس، لازم است که مسئولان درصدی از امکانات رفاهی را به معلولان اختصاص دهند تا آنها نیز مانند سایر افراد جامعه از این امکانات استفاده نمایند.
باید در مقابل معلولان همگی احساس مسئولیت داشته باشیم و بار سنگین رسیدگی به مشکلات آنان را فقط برعهده شخص، نهاد یا سازمان خاصی قرار ندهیم. باید بدانید که بایستی گستره مسئولیت هایمان را وسیع گردانیم و برای داشتن یک زندگی سرشار از آرامش، به فکر کسانی که در کنارشان زندگی می کنیم نیز باشیم.