*احمد غلامی
با عنایت به ضرورت انتخاب شهردار برای صدارت نهاد شهرداری و اجرای پروژه های عمرانی و خدماتی، لازم است کسی که مسئولیت خطیر صدارت این نهاد را برعهده دارد مولفه ها و شاخص های جامع تر، اساسی تر و بنیادی تری را که می تواند راهگشای حل مسائل و معضلات شهرستان باشد، مورد توجه قرار بدهد تا انتخاب شهردار خود به یک معضل لاینحل مبدل نشود؛ چیزی که حداقل طی چند دهه اخیر همواره مورد توجه فعالان و آگاهان شهری بوده است.
به طوری که سلایق نادرست انتخابگران شهردار خود موجب تعیین کردن سلایقی برای آنان شده که در نهایت مسئولیت شهرداری تا حد رنگ کردن بلوارها و آسفالت خیابانها تقلیل یافته است. برای برون رفت از این تقلیل گرایی و ناکارآمدی، مسائلی وجود دارد که از نظر بسیاری از آگاهان همیشه و در هر حال مورد توجه بوده است؛ مسائلی که متاسفانه در میان شهرداران سابق کمتر به آن توجهی شده است؛
لذا در ذیل به مواردی اشاره میشود که می تواند فرا راه انتخاب شهردار و دیگر انتخابهای مسئولین و خدمتگزاران بعدی قرار بگیرد؛ نویسنده در اینجا تنها در جهت انتقال ایده ها و آراء عمومی مردم و انتظارات آنان از شهردار، دست به نگارش این سطور زده است؛ امیدوارم آراء مطروحه نجات بخش مشکلات عمومی و عمیق شهر بوکان باشد.
– بنیادی ترین مسئله شهر، توزیع مناسب فضاها بین شهروندان و فضا و اشیاء مستقر در شهر اعم از سازه ها، محیطهای مخلوق(خیابانها، اتوبانها، پل ها و …)، المانها و مبلمان شهری است. هر چه شهرداری در این توزیع، مدیریت بهتر و کارآمدتری داشته باشد، به همان اندازه شهر به محیطی آرام تر و کارآمدتر مبدل می شود.
لازم به ذکر است که اصلی ترین ترس لوکوربوزیه از شهرهای مدرن، کم شدن فضای عابران و پیاده روها بود در برابر خیابانها و خودروها. در شهر بوکان، آنقدر شهرداری ها در فکر طراحی و ساخت خیابانهای عریض و طویل در حاشیه شهر هستند، که فراموش کرده اند، اولویت در این مناطق توسعه فضاهای سبز، پارکها، پیاده روها و … است تا در آینده، محلی برای نفس کشیدن شهروندان باقی بماند. این در حالیست که به این مناطق کمترین توجه شده است.
– شهرها محل تلاقی سلایق هنری و مصرفی افراد گوناگون است و همین مسئله خود راه را برای هنرمندان و طراحان بسیاری باز می کند تا شهر را به عنوان یک تابلوی نقاشی در نظر بگیرند. بسیاری از نقاط شهری می تواند نقش بوم را بازی کند تا هنرمندان و طراحان بتوانند آثار خود را بر آن به تصویر بکشند. آثاری چون مجسمه (که در شهرستان بوکان بسیار کم و نادر است)، تابلوهای گرافیتی و دیوارنوشته(که آخرینِ آنها روی دیوار فرمانداری و فروشگاه فرهنگیان بود و طی سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ تخریب شد)، مسابقات نقاشی، المانهای هنری در سطح شهر می تواند کمک کند تا شهر از بافت صرف جمعیتی و انبوه سازی رهایی یابد و به محلی هنری و رفاهی تبدیل شود.
– شهر، علیرغم تعریف عمومی آن، جایگاه افرادی است که زندگی آنان به میانجی الگوهای تاریخی در جریان است. شهرهایی که فاقد این الگوهای تاریخی هستند، تنها محل اجتماع انسانها هستند و بس. در حالیکه شهرها دارای تواریخی هستند که همواره باید زنده بماند. بخشی از این الگوهای تاریخی محصول منابع طبیعی همانند کوهها و رودخانه ها و … است و بخشی نیز محصول بنایای تاریخی همانند کاخها، مقبره ها، پلها و …؛ آنچه این دو را به هم گره می زند، روایتهای تاریخی ای است که تنها در صورت وجود دو گزینه قبلی قابل قبول و بیان است. در شهر بوکان، منابعی چون کوه ناله شکینه و رود سیمینه در کنار بنایای تاریخی همچون حوضه گوره، مسجد جامع، قهلای بوکان، نقاشی گفتگوی اقوام استاد نامو، سردر پارک ملت، سردر پارک محمدی و … برای بازروایت تاریخ این شهرستان ضروری است. حال اینکه طی چند سال اخیر بعضی از این آثار همانند نقاشی استاد نامو، سردر پارک ملت و بسیاری دیگر از آنها به دست خود شهرداری از بین رفته است. فقدان این عناصر در آینده ساختا تاریخی/اجتماعی شهر را به خطر می اندازد، خطری که برای بسیاری از مردم شاید اصلا قابل درک نباشد، اما صدای این بحران طی دهه های بعدی شنیده خواهد شد.
– علاوه بر منابع و روایات تاریخی/اجتماعی، شهرها محل فراغت نیز به حساب می آیند. همین تأکید بر فراغت است که شهرها را به جایگاه گردشگری و توریسم مبدل می کند. یعنی محلی برای استراحت ساکنان شهری و همسایگان دور و نزدیک آنها. شهرها به تناظر منابع طبیعی و تاریخی و اجتماعی خود سرمایه های عظیم گردشگری و توریستی و فراغتی خود را ارائه می دهند. منابعی چون رودخانه-ها، آب و هوا، بافت تاریخی، ساخت جمعیتی و … منایعی مهمی برای فراغت هستند. در شهرستان بوکان، تمام این منابع موجود است، اما شهرداری ها هیچ توجهی نسبت به گردشگری و توریسم در سطح ملی و بین المللی نداشته اند. چاپ کاتالوگ های تبلیغی، نصب تابلوهای بیلبورد تبلیغی، ماکت-های منابع تاریخی، استفاده از ساحل رودخانه و خود رودخانه، طرح توسعه مقبره استاد حسن زیرک و ناله شکینه و … همه و همه مواردی هستند که اصلا توجهی به آنها نشده است.
– بوکان علیرغم دارا بودن فاکترهای بسیار برجسته در خود-عرضه گری در سطح منطقه از تولیدات کشاورزی گرفته تا صنعت و فرهنگ، فاقد هر نوع جشن و جشنواره ای است که در سطح منطقه به بوکان هویت ببخشد. برگزاری جشن ها و کارناوال های شهری، همانند جشن گل و گیاه، جشن غذاهای محلی، جشن شکوفه دادن میوه ها، جشنواره های صنعتی و فرهنگی از مسائلی است که شهرداری می-بایست بسیار بدان دقت داشته باشد. لازم به ذکر است نقش شهرداری های تبدیل کردن این جشن ها و جشنواره هاست به فرصت های شغلی و مالی برای ساکنان شهر و خود نهاد شهرداری. آیا شهری که به انبار غله استان، شهرِ باغ های آلبالو و زمین های تولید سبزیجات منطقه، شهر صنعت، شهر فرهنگ و … معروف است، چیزی برای یک جشنواره عظیم ملی یا منطقه ای نمی تواند داشته باشد؟
– بالا بردن سرمایه گذاری شهرداری در زمینه هایی چون ورزش و مسائل فرهنگی از ضروریات است؛ چیزی که حداقل در چند دهه اخیر کمتر توجهی به آن شده است. در حالی که مدیریت این سرمایه گذاری ها در آینده می تواند منابع مالی و فرهنگی بسیار گرانقدری را برای شهر بوکان به همراه داشته باشد. توجه داشته باشیم که تیم «راهیابی ملل» در لیگ برتر والیبال کشوری توسط شهردار وقت مریوان آقای مظفر بیگلری برای شهرداری این شهر خریداری شده است. لذا شهردار خوب کسی است که کمتر در فکر تأمین منابع مالی از عوارض مردم باشد و بیشتر خود-سرمایه گذار و جذب کننده سرمایه ها باشد.
– تأمین زمین و سرمایه برای حیواناتی که به علت فقدان برنامه ریزی مناسب، ساکنان و فضای شهری را به ستوه آورده اند. مدیریت حیوانات ولگرد شهری در کنار حمایت از حیواناتِ در معرض انقراض همانند چیرگ و برنامه ریزی مناسب برای فرهنگ سازی از جمله وظایف شهرداری است که در شهرستان بوکان بسیار به کندی در شرف اجرا است. استقرار مجسمه چیرگ در میدان شهرک به تنهایی برای نجات این پرنده کافی نیست.
– تأکید بر فعالیت های پژوهشی و استفاده از افراد مستعد در مسائلی همچون نامگذاری معابر، بررسی مسائل و مصائب شهری همانند اعتیاد و جرمهای خیابانی، حمایت از پایان نامه ها و رساله های مرتبط با مسائل شهر بوکان، برگذاری نشستها و همایشهای مربوط به شهر و ….
– سیاست های محله محور و تلاش برای دخیل کردن ساکنان محل در اجرا و طراحی خدمات شهری. لازم به ذکر است که اصلی ترین عامل مدیریت خوب در هر منطقه استناد به تجربیات زیسته ساکنان آن مناطق است. هر چه شهرداریها برنامه های محله محورتری داشته باشند، مدیریت شهری خُردتر و دقیق تر خواهد بود. به یاد داشته باشیم که در هنگام حوادثی چون سیلاب و بارندگی های شدید و … خود مردم محله ها راهکارهای بسیار مهمتری عرضه می کنند.
– مدیریت مناطق توریستی همانند کیوه رهش، به شکلی که به موازات ماشین گردی و اتومبیل سواری که در حال حاضر به الگوی اصلی تفریح در این منطق مبدل شده است، راهی برای پیاده روی افراد تعبیه شود. به طوری که منطقه جاده کوسه در حال حاضر کمترین میزان پیاده رو را دارد. لازم به ذکر است که این پیاده رو در حال حاضر تنها در یک طرف وجود دارد و آنهم به پهنای یک متر که البته با صندلی و میز رستورانهای سر راهی مسدود شده است. چنین فاجعه ای محصول فروش کامل محدوده مورد نظر بوده بدون رعایت پیاده رو توسط شهرداران پیشین. امری که باید به شدت در دستور کار شهردار و شورای شهر قرار بگیرد. زیرا این منطقه در حال حاضر تنها منطقه مردم گردی و پیاده روی شهرستان بوکان به حساب می آید.
– در پایان آنچه می ماند مسائل عادی و روتین شهرداری اعم از دستورات و قوانین ساختمانی، طرح های تفصیلی و جامع شهری، مسئله ترافیک، عوارض ساختمانی، کمسیونهایی مانند کمیسیون ماده صد و … که شهرداران می بایست برای پیشبرد آنها از افراد مجرب و آگاه استفاده نمایند تا بتوان مدیریت بهتری در سطح امورمالی و عمرانی و ترافیک شهری در جریان باشد.
در پایان امیدوارم با سعی و مجاهدت بی دریغ مسئولین شهری، سکان امور گسترده شهری به دست افرادی سپرده شود که رویکرد فرهنگی نسبت به شهر داشته باشد، زیرا آنچه طی صدارت شهرداران گذشته غایب بوده است الگوهای فرهنگی/اجتماعی نسبت به شهر بوده است.
آنچه امروزه در مدیریت شهرها بسیار مهم است توجه تمام قد نسبت به مسائل فرهنگی شهرهاست. ایجاد و تأسیس مکانهایی چون موزه ها، خانه اساتید(همانند مالی ماموستا حهقیقی)، پارکهای هنر، نمایشگاهها و گالریهای شهری، تندیس ها و گرافیتی ها، پارک ها و … همه و همه تنها نمونه هایی هستند که در نهایت حق شهر شهروندان را به آنان بازمی گرداند. شهرداران باید بدانند تخریب بافتهای تاریخی و فرهنگی شهر بوکان، باغهای شهری و تغییر کاربری آنها به سود ساخت و سازهای نوین نه تنها سیمای شهر را زیباتر نکرده است بلکه طی دو دهه اخیر شهر بوکان را به محلی برای ساخت و سازهای کبریتی و سودجویانه مبدل کرده است که شهر را از محلی برای باشیدن و رشد و نمو و رفاه به یک خوابگاه بزرگ تبدیل کرده است. باید به خوبی بدانند تنها با تخریب این بافتها و ایجاد شرایط برای ساخت و سازهای بیشتر و انبوه سازی نیست که می توان وسع مالی شهر و شهرداری را تقویت کرد، بلکه امروزه بسیاری از شهرها بیشترین درآمد خود را از ترویج بازارهای سنتی، توریسم شهری، نمایشگاهها و جشن های شهری، طرحهای رفاهی، باغهای شهری و … به دست می آورند.
به امید ارتقاء سطح فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شهرستان بوکان